دانلود رمان جدید | رمان عاشقانه

رمان,دانلود رمان,رمان عاشقانه,رمان ایرانی,رمان جدید

دانلود رمان جدید | رمان عاشقانه

رمان,دانلود رمان,رمان عاشقانه,رمان ایرانی,رمان جدید

  • ۰
  • ۰

دانلود رمان هراس بی تو ماندنم

 نام رمان : هراس بی تو ماندنم 

 نویسنده : asma.t کاربر انجمن نودهشتیا

 حجم کتاب : ۱٫۸ (پی دی اف) – ۰٫۲ (پرنیان) – ۰٫۷ (کتابچه) – ۰٫۲ (ePub) – اندروید ۰٫۷ (APK) 

 ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK

 تعداد صفحات : ۱۷۹

 خلاصه داستان :
داستان در مورد دختر و پسریه از یک خانواده بزرگ و معمولی که همدیگرو دوست دارند و مخفیانه با هم در ارتباطند. بنا به دلایلی روابط بین دو خانواده خراب میشه و اوضاع بهم میریزه . هر تلاشی میکنند این مشکلات باعث جدایی خودشون نشه اما…

 قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)

 پسورد : www.98ia.com

 منبع : wWw.98iA.Com

 با تشکر از asma.t عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .

 

 دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)

 دانلود کتاب برای کلیه ی گوشی های موبایل (نسخه PDF)

 دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)

 دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)

 دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)

 دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)

 

 قسمتی از متن رمان :
چشماشو باز کرد هوا هنوز روشن نشده بود گوشیشو از زیر بالشت در اورد ساعت بیست دقیقه به شش بود.لبه ی تخت نشست.چشماش که به تاریکی عادت کرد بلند شد و چراغو روشن کرد.به پرهام نگاه کرد اروم خوابیده بود با یاداوری دیشب لبخند زد.بالای سرش ایستاد هنوز کمرش درد میکرد… خم شد و بوسیدش خوابش سنگین بود حتی تکونم نخورد. باید دوش میگرفت…
جلوی اینه که نشست موهاش هنوز خیس بود صدای بارون از پشت شیشه اتاق میومد هوا هنوز تاریک بود… اگه تاریخ امروزو فراموش میکرد همین الان موهاشو میبافت ومیخزید زیر لحاف کنار پرهام تا ظهر میخوابید اما امروز روز خوابیدن نبود.با یاد اوری تاریخ امروز لبخند زد. امروز روز خوبی بود حتی اگر دیشب فقط سه چهار ساعت خوابیده بود.حتی بی خوابی دیشب هم از ذوق و استرس امروز بود…
موهاشو اتو زده بود و بالای سرش بسته بود.با لبخند و دقت لاک قرمز زده بود.با لبخند و دقت بیشتری ارایش کرده بود .بافت یشمی رنگ جدیدشو برای امروز نگه داشته بود.
کیفشو برداشت اماده ی رفتن بود.به پرهام نگاه کرد هنوز خواب بود.دوباره خم شد و نوک بینیشو بوسید با دیدن رد قرمز روی دماغش لبخند زد “خوبه بیدارشی میفهمی بوسیدمت”
در خونه رو بست بارون نم نم میبارید.توی شیشه ی رفلکس همسایه دوباره خودشو نگاه کرد همه چیز خوب بود.لبخند زد اینبار عمیق تر.امروز میل عجیبی به لبخند زدن داشت.با لبخند زیر لب ایه الکرسی خوند و بلندتر گفت”الهی به امید تو”…
سرشو به شیشه بزرگ اتوبوس چسبوند سردی شیشه حس خوبی بهش میداد نگاشو از رد سر خوردن قطره های بارون رو شیشه گرفت و به ساعتش نگاه کرد هنوز وقت بود پیاده بشه و با تاکسی مثل یه دختر خوب بره دانشگاه اما امروز روز خیلی خوبی بود برای دختر بدی بودن…
امروز بیست و سوم ابان است.

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰
دانلود رمان عاشقانه احتمالا گم شده ام

رمان احتمالا گم شده ام از سارا سالار

نام رماننام رمان : احتمالا گم شده ام

نویسنده به قلم :سارا سالار

حجم رمانحجم رمان : ۱.۷۶ مگابایت پی دی اف , ۰.۹۹ مگابایت نسخه ی اندروید ,۸۸۴ کیلو بایت نسخه ی جاوا ,۲۴۶ کیلو بایت نسخه ی epub

خلاصه رمانخلاصه ی از داستان رمان:

صدای زنگ تلفن ترتیب مغزم را می دهد. دستم را بی خودی طرفش دراز می کنم تا قبل از این که مغزم روی تخت ولو شود، صداش را کم کنم… می رود روی پیغام گیر… کیوان است. می خواهد بداند خانه هستم یا نه. جواب نمی دهم.
سرم را که از روی بالش بلند می کنم، تازه می فهمم چه قدر سنگین است…

فرمت رمان :فرمت رمان:pdf,apk,java,epub

download :دانلود رمان احتمالا گم شده ام از سارا سالار با فرمت pdf

download :دانلود رمان احتمالا گم شده ام از سارا سالار با فرمت apk

download :دانلود رمان احتمالا گم شده ام از سارا سالار با فرمت java

download :دانلود رمان احتمالا گم شده ام از سارا سالار با فرمت jad

download :دانلود رمان احتمالا گم شده ام از سارا سالار با فرمت java (پرنیان)

download :دانلود رمان احتمالا گم شده ام از سارا سالار با فرمت epub

صفحه ی اول رمان:

صدای زنگ تلفن ترتیب مغزم را می دهد. دستم را بی خودی طرفش دراز می کنم تا قبل از این که مغزم روی تخت ولو شود، صداش را کم کنم… می رود روی پیغام گیر… کیوان است. می خواهد بداند خانه هستم یا نه. جواب نمی دهم.
سرم را که از روی بالش بلند می کنم، تازه می فهمم چه قدر سنگین است از لا به لای بخار توی سرم به ساعت میز نگاه می کنم. ساعت ده است یا یازده یا دوازده؟ چه اهمیتی دارد؟ سعی می کنم دیشب را به خاطر بیاورم جاش سامیار به خاطرم می آید و این که اهمیت دارد ساعت ده است یا یازده یا دوازده و اصلاً زود بیدار شده باشد، تا حالا چه کار کرده و حالا دارد چه کار می کنند…

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰

دانلود رمان عاشقانه دایره قسمت

رمان دایره قسمت از الهه اسدی نیا

نام رماننام رمان : دایره قسمت

نویسنده به قلم :الهه اسدی نیا

حجم رمانحجم رمان : ۴.۰۵ مگابایت پی دی اف , ۱.۲۵ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۱۱ مگابایت نسخه ی جاوا , ۳۹۷ کیلو بایت نسخه ی epub

خلاصه رمانخلاصه ی از داستان رمان:

نـگار بر سـر دو راهی انتخاب، قصه ی عشق لیلی و مجنون را از زبان بهار میشنود، با این تفاوت که لیلی قصه بهار این بدعت را برای زنان بنا ننهاد که مرز پوچی و بیهودگی، کورکورانه از جبرهای زمانه فرمانبرداری کنند…


فرمت رمان :فرمت رمان:pdf,apk,java,epub

download :دانلود رمان دایره قسمت از الهه اسدی نیا با فرمت pdf

download :دانلود رمان دایره قسمت از الهه اسدی نیا با فرمت apk

download :دانلود رمان دایره قسمت از الهه اسدی نیا با فرمت java

download :دانلود رمان دایره قسمت از الهه اسدی نیا با فرمت jad

download :دانلود رمان دایره قسمت از الهه اسدی نیا با فرمت java (پرنیان)

download :دانلود رمان دایره قسمت از الهه اسدی نیا با فرمت epub

صفحه ی اول رمان:

“بالاخره که چی؟ میخوای همینطوری دست رو دست بذاری؟ پس کی میخوای تکلیفت رو با کامبیز معلوم کنی؟”
“سر دو راهی موندم، آتنا. از یه طرف دلم به حال پدر ومادرم می سوزه که با طلاق من جلوی سر وهمسر ودوست و آشنا سرشکسته می شن، از طرف دیگه دلم به حال خودم میسوزه. وقتی جلوی آینه می ایستم،دلم ریش میشه. مگه من چند سالمه؟ تازه بیست و دو سالم تموم شده، اون وقت بایدمهر مطلقه به پیشونیم بخوره.اخلاق کامبیز و خونواده ش هم که غیر قابل تحمله.ایناهاش. نگا کن. این محتویات کیف منه. انواع قرص آرام بخش، ده میلی گرمی، پنج میلی گرمی، دو میلی گرمی، قبل ازخواب، بعد از غذا، آخه اینم شدزندگی؟”

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰

دانلود رمان عاشقانه ساغر شکسته

رمان ساغر شکسته از مژده میرزاده

نام رماننام رمان : ساغر شکسته

نویسنده به قلم :مژده میرزاده

حجم رمانحجم رمان :۶.۶۸ مگابایت پی دی اف , ۱.۴۳ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۲۹ مگابایت نسخه ی جاوا , ۵۴۰ کیلو بایت نسخه ی epub

خلاصه رمانخلاصه ی از داستان رمان:

دلتنگ و مغموم به فنجان قهوه ای که در دست داشت می نگریست.نمی دانست حالا که پس از گذراندن آن همه تنش های روحی و مشکلات آزاردهنده به این آرامش رسیده چرا همچنان ناراحت و غمگین است؟جرعه ای از قهوه را نوشید.گرمای آن احساس خوشایندی به او هدیه کرد.نگاهی از پنجره به ابرهای تیره و تار افکند.آنها نیز سرد و گرفته بودند گویی دلهای باطراوتشان از غم ایام و اندوه بندگان خدا که با…


فرمت رمان :فرمت رمان:pdf,apk,java,epub

download :دانلود رمان ساغر شکسته از مژده میرزاده با فرمت pdf

download :دانلود رمان ساغر شکسته از مژده میرزاده با فرمت apk

download :دانلود رمان ساغر شکسته از مژده میرزاده با فرمت java

download :دانلود رمان ساغر شکسته از مژده میرزاده با فرمت jad

download :دانلود رمان ساغر شکسته از مژده میرزاده با فرمت java (پرنیان)

download :دانلود رمان ساغر شکسته از مژده میرزاده با فرمت epub

صفحه ی اول رمان:

دلتنگ و مغموم به فنجان قهوه ای که در دست داشت مینگریست.نمی دانست حالا که پس از گذراندن آن همه تنشهای روحی و مشکلات آزاردهنده به این آرامش رسیده چرا همچنان ناراحت و غمگین است؟جرعه ای از قهوه را نوشید.گرمای آن احساس خوشایندی به او هدیه کرد.نگاهی از پنجره به ابرهای تیره و تار افکند.آنها نیز سرد و گرفته بودند گویی دلهای باطراوتشان از غم ایام و اندوه بندگان خدا که با سختی تمام برای گذراندن امور زندگیاش تلاش میکردند و باز هم به جایی نمیرسیدند در خون نشسته بود.جرعه ای دیگر نوشید و به اطراف خویش نگریست.منزلی که او به تازگی سکنا گزیده بود آپارتمانی پنجاه متری بود با یک اتاق خواب و یک هال مستطیلی که دیوارهایش به رنگ فیروزه ای روشن بود و روی موکت آبی رنگش که سرتاسر منزل از آن مفروش شده بود

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰

دانلود رمان عاشقانه تارا

رمان تارا از زهره قوی بال

نام رماننام رمان : تارا

نویسنده به قلم :قوی بال

حجم رمانحجم رمان : ۳.۲۸ مگابایت پی دی اف , ۱.۱۴ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۰۱ مگابایت نسخه ی جاوا , ۳۷۳ کیلو بایت نسخه ی epub

خلاصه رمانخلاصه ی از داستان رمان:

موقع گرفتن نتایج اخر سال بود و مادر تارا نیم ساعت قبل برای گفتن نتیجه او رفته بود،اما او زیاد هم نگران به نظر نمی رسید زیرا می دانست دست کم این بار تعداد تجدیدی هایش کمتر از دفعات گذشته است اما مادرش هنگام خروج از خانه امیدوارتر از او به نظر می رسید،زیرا ماه گذشته وقت زیادی را صرف او کرده و با نظارت کامل او را به خوندن درساش مجبور کرده بود.ناگزیر بود درس خواندن او را کنترل کند در غیر این صورت…


فرمت رمان :فرمت رمان:pdf,apk,java,epub

download :دانلود رمان تارا از قوی بال با فرمت pdf

download :دانلود رمان تارا از قوی بال با فرمت apk

download :دانلود رمان تارا از قوی بال با فرمت java

download :دانلود رمان تارا از قوی بال با فرمت jad

download :دانلود رمان تارا از قوی بال با فرمت java (پرنیان)

download :دانلود رمان تارا از قوی بال با فرمت epub

صفحه ی اول رمان:

موقع گرفتن نتایج اخر سال بود و مادر تارا نیم ساعت قبل برای گفتن نتیجه او رفته بود،اما او زیاد هم نگران به نظر نمی رسید زیرا می دانست دست کم این بار تعداد تجدیدی هایش کمتر از دفعات گذشته است اما مادرش هنگام خروج از خانه امیدوارتر از او به نظر می رسید،زیرا ماه گذشته وقت زیادی را صرف او کرده و با نظارت کامل او را به خونادن درسهایش مجبور کرده بود.ناگزیر بود درس خواندن او را کنترل کند در غیر این صورت شکی نبود که مثل گذشته با کارنامه ای پر از تجدیدی به خانه برمی گشت.به هر حال حالا حافظه خودش بهتر از مادرش بود او به خوبی به خاطر داشت مادرش موقه سه تا از امتحاناتش در خانه نبود و او در آن شبهای امتحان آزادانه و بدن هیچ نگرانی هر کاری دوست داشت انجام داده حتی شبی که باید فردای آن سر جلسه امتحان انگلیسی می نشست برای جلو و عقب بردن نوار به قدری دکمه های ضبط ور رفته بود که یکی از دکمه های آن را شکست و به خاطر آن مورد سرزنش قرار گرفته بود.

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰

دانلود رمان عاشقانه خلوت همکلاسی

رمان خلوت همکلاسی از ساندرا براون

نام رماننام رمان : خلوت همکلاسی

نویسنده به قلم :ساندرا براون

حجم رمانحجم رمان : ۱.۸۱ مگابایت پی دی اف , ۱.۰۴ مگابایت نسخه ی اندروید , ۰.۹۳ مگابایت نسخه ی جاوا , ۲۹۷ کیلو بایت نسخه ی epub

خلاصه رمانخلاصه ی از داستان رمان:

خیلی مضطرب بود. زیر لب با خودش حرف می زد. “احمق شدی، بسه…”با اینکه می دونست نگرانیش بی اساسه اما باز هم نمی تونست آروم بگیره.وقتی هم که آدم با خودش شروع به حرف زدن می کنه حالش روزبه روز بدتر و بدتر می شه.
از ماشین پیاده شد و در رو پشت سرش بست. کیف کوچکش رو زیر بغلش گذاشت. دستانش از شدت اضطراب عرق کرده بودند…


فرمت رمان :فرمت رمان:pdf,apk,java,epub

download :دانلود رمان خلوت همکلاسی از ساندرا براون با فرمت pdf

download :دانلود رمان خلوت همکلاسی از ساندرا براون با فرمت apk

download :دانلود رمان خلوت همکلاسی از ساندرا براون با فرمت java

download :دانلود رمان خلوت همکلاسی از ساندرا براون با فرمت jad

download :دانلود رمان خلوت همکلاسی از ساندرا براون با فرمت java (پرنیان)

download :دانلود رمان خلوت همکلاسی از ساندرا براون با فرمت epub

صفحه ی اول رمان:

خیلی مضطرب بود. زیر لب با خودش حرف می زد. “احمق شدی، بسه…”با اینکه می دونست نگرانی اش بی اساسه اما باز هم نمی تونست آروم بگیره.وقتی هم که آدم با خودش شروع به حرف زدن می کنهحالش روزبه روز بدتر و بدتر می شه.
از ماشین پیاده شد و در رو پشت سرش بست. کیف کوچکش رو زیر بغلش گذاشت. دستانش از شدت اضطراب عرق کرده بودند. دستان لرزانش را بر روی موهای طلئی رنگش کشید. موهاش رو خیلی زیبا پشت سرش جمع کرده بود. ای کاش به همون قشنگی که موهاشو جمع کرده بود می تونست خودش رو هم جمع و جور کنه. نفس عمیقی کشید و وارد خیابان الک فودج شد. همان موسیقی ده سال گذشته از ساختمان پخش می شد. نزدیک دری رسید که چهار طاق باز گذاشته بودند، مثل اینکه قرار بود جمعیت زیادی وارد ساختمان شود. صدای بم موزیک انگار بر قلبش می کوبید و تابش نور لامپ ها چشمانش رو آزار می داد. انگار یه نور افکن دور سرش می چرخید. صداهای خنده و حرف که به طور نامفهوم به گوشش می رسید، مثل صدای ازدحام یک مهمانی بود. همچنان میان درگاه ایستاده بود.

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰

دانلود رمان عاشقانه سپیده عشق

رمان سپیده عشق از رویا خسرونجدی

نام رماننام رمان : سپیده عشق

نویسنده به قلم :رویا خسرونجدی

حجم رمانحجم رمان : ۳.۸۲ مگابایت پی دی اف , ۱.۲۱ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۰۸ مگابایت نسخه ی جاوا , ۳۹۲ کیلو بایت نسخه ی epub

خلاصه رمانخلاصه ی از داستان رمان:

– مانی جان آگهی تسلیت به رئیس روخوندی؟
– نه کجاست؟
– روزنامه روگذاشتم روی میزت.بخوون ببین خوبه.
– باشه حتماً.
مانی به طرف میزش رفت وروزنامه رابرداشت،همان طورایستاده صفحه آگهی های ترحیم رابازکرد ومتن مربوط به تسلیت فوت پدررئیس شرکت راخواند وروزنامه راتاکرد.درآخرین لحظه کلمه ای ازمتن زیرآگهی توجه اش رابه خود جلب کرد.روزنامه رابالاترگرفت وآهسته زمزمه کرد:…


فرمت رمان :فرمت رمان:pdf,apk,java,epub

download :دانلود رمان سپیده عشق از رویا خسرونجدی با فرمت pdf

download :دانلود رمان سپیده عشق از رویا خسرونجدی با فرمت apk

download :دانلود رمان سپیده عشق از رویا خسرونجدی با فرمت java

download :دانلود رمان سپیده عشق از رویا خسرونجدی با فرمت jad

download :دانلود رمان سپیده عشق از رویا خسرونجدی با فرمت java (پرنیان)

download :دانلود رمان سپیده عشق از رویا خسرونجدی با فرمت epub

صفحه ی اول رمان:

– مانی جان آگهی تسلیت به رئیس روخوندی؟
– نه کجاست؟
– روزنامه روگذاشتم روی میزت.بخوون ببین خوبه.
– باشه حتماً.
مانی به طرف میزش رفت وروزنامه رابرداشت،همان طورایستاده صفحه آگهی های ترحیم رابازکرد ومتن مربوط به تسلیت فوت پدررئیس شرکت راخواند وروزنامه راتاکرد.درآخرین لحظه کلمه ای ازمتن زیرآگهی توجه اش رابه خود جلب کرد.روزنامه رابالاترگرفت وآهسته زمزمه کرد:
گرچه بیست سال ازپروازبی بازگشتت می گذرد ولی غم فراغت همچنان باقی است.بیست سال پیش درسحرگاه یک روزپاییزی ازپشت یک تنهایی غمناک وبارانی درشهرغریبه هامنصورعزیزبرای همیشه به سفررفت.اگرچه زندگی کوتاهش بال وپری داشت باوسعت اندیش ژرف،پرشی داشت به اندازه عشق وصفایی داشت به پهنای دریاولی هنگامم رفتن تمام بالهای خسته اش غرق دراندوه بود،گلهای عشق وامید وآرزوهایش همه نشکفته،پرپربود ودستان پرمهرش هنوزمحبت راجستجومی کرد.اومی رفت وجای انگشتان،گرمی نفسهاوسوزانی نگاهش درقلب من جاودانه می ماند.

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰

دانلود رمان عاشقانه توهمی عاشقانه

رمان توهمی عاشقانه از مریم پریزاد

نام رماننام رمان : توهمی عاشقانه

نویسنده به قلم :مریم پریزاد

حجم رمانحجم رمان : ۳ مگابایت پی دی اف , ۱.۰۴ مگابایت نسخه ی اندروید , ۰.۹۳ مگابایت نسخه ی جاوا , ۲۸۴ کیلو بایت نسخه ی epub

خلاصه رمانخلاصه ی از داستان رمان:

داستان درباره ی دختری به اسم مه گل ه که بعد از بازگشت از سفر با شنیدن خبر فوت خانواده ش دچار یه شوک میشه و برای مدتی به تیمارستان میره و …


فرمت رمان :فرمت رمان:pdf,apk,java,epub

download :دانلود رمان توهمی عاشقانه از مریم پریزاد با فرمت pdf

download :دانلود رمان توهمی عاشقانه از مریم پریزاد با فرمت apk

download :دانلود رمان توهمی عاشقانه از مریم پریزاد با فرمت java

download :دانلود رمان توهمی عاشقانه از مریم پریزاد با فرمت jad

download :دانلود رمان توهمی عاشقانه از مریم پریزاد با فرمت java (پرنیان)

download :دانلود رمان توهمی عاشقانه از مریم پریزاد با فرمت epub

صفحه ی اول رمان:

چنان می دویدم….گویا کسی دنبالم کرده. چیزی نمی دیدم و چیزی نمی شنیدم. تنها به نقطه ی مقابل نگاه می کردم، و می دویدم.

انگار هر چه می دویدم از مقصدم دور تر می شدم. این من بودم که در هاله ای از مه فرو می رفتم، و همه چیز رو دور می دیدم.

نمی دونم چه طور بگم؟! رسیدم، انگار نرسیدم! خواب بودم، انگار بیدار بودم، و هوشیار!

کاش این قدر نمی دویدم، برای رسیدن؛ حالا رسیدم، که چی بشه؟ که چی رو ببینم؟ که صدای گریه های بستگانم رو بشنوم؟ هنوز مات و مبهوت در مقابل درب ورودی بهشت زهرا وایستاده بودم. نمی دونم چه طوری رسیدم! به اون جا، حتی الان که به اون زمان فکر می کنم، بازم مات می مونم! توی خودم بودم، که صدای نگران دختری توی گوشم زنگ خورد:

ـ مه گل، تو این جا چیکار می کنی؟ آهای با توام، کجایی؟ مه گل؟ تو چه طوری اومدی این جا؟ کی آوردت؟ مه گل، محض رضای خدا یه جوابی بده بهم؟ مه گل تو از چیزی….

ـ مه گل، عمه جون بمیرم الهی برات، یتیم شدی! عمه ات برات بمیره، حالا این دختر بدون بابا چیکار کنه؟

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰

دانلود رمان عاشقانه شرق بهشت

رمان شرق بهشت از فریده رهنما

نام رماننام رمان : شرق بهشت

نویسنده به قلم :فریده رهنما

حجم رمانحجم رمان : ۵.۹۶ مگابایت پی دی اف ,۱.۵ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۳۶ مگابایت نسخه ی جاوا ,۶۱۳ کیلو بایت نسخه ی epub

خلاصه رمانخلاصه ی از داستان رمان:

لحظه ها از قطره چکان زندگی چکه چکه فرو می افتادند و در بی کران زمان گم می شدند . هوای فرودگاه دم کرده و خفه بود ، معجون درهم آمیخته با بوی عرق تن و بوی انواع و اقسام عطر و ادکلن های پاریسی که در فضا پراکنده میشد ، نفس کشیدن را مشکل می کرد.
زنها با این تصور که طولانی بودن لحظات انتظار آرایش صورتشان را کمرنگ کرده ، هر چند لحظه یکبار بی توجه به نگاه کنجکاو اطرافیان ، بر رنگ و روغن چهره و قرمزی لبها می افزودند …

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰

دانلود رمان عاشقانه شب عروسی من

رمان شب عروسی من از شهره وکیلی

نام رماننام رمان : شب عروسی من

نویسنده به قلم :شهره وکیلی

حجم رمانحجم رمان : ۴.۵۲ مگابایت پی دی اف , ۱.۳۴ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۲ مگابایت نسخه ی جاوا , ۴۸۶ کیلو بایت نسخه ی epub

خلاصه رمانخلاصه ی از داستان رمان:

صدای جیرینگ شکستن استکان و نعلبکی آمد . قلبم از جا کنده شد.
هر وقت منتظر خواستگاری بودیم مامان همین طور می شد.
حالتش تغییر می کرد. دست هایش می لرزید . عصبی می شد و من می فهمیدم هوا پَس است.
در اتاق را باز کردم و به آشپزخانه دویدم.
– چی شده؟


فرمت رمان :فرمت رمان:pdf,apk,java,epub

download :دانلود رمان شب عروسی من از شهره وکیلی با فرمت pdf

download :دانلود رمان شب عروسی من از شهره وکیلی با فرمت apk

download :دانلود رمان شب عروسی من از شهره وکیلی با فرمت java

download :دانلود رمان شب عروسی من از شهره وکیلی با فرمت jad

download :دانلود رمان شب عروسی من از شهره وکیلی با فرمت java (پرنیان)

download :دانلود رمان شب عروسی من از شهره وکیلی با فرمت epub

صفحه ی اول رمان:

صدای جیرینگ شکستن استکان و نعلبکی آمد . قلبم از جا کنده شد.
هر وقت منتظر خواستگاری بودیم مامان همین طور می شد.
حالتش تغییر می کرد. دست هایش می لرزید . عصبی می شد و من می فهمیدم هوا پَس است.
در اتاق را باز کردم و به آشپزخانه دویدم.
– چی شده؟
با حرص نگاهم کرد. بعد دولا شد خرده شیشه ها را جمع کند. دستش را گرفتم.
– با دست؟ صبر کنین جارو و خاک انداز بیارم.
سربلند کرد. از چشم های مهربان عمیقش آتش می باری.
– تو هنوز حاضر نشدی؟
می دانستم چه می خواهد بگوید. نگذاشتم ادامه بدهد.
– باشه این ها رو جمع می کنم. میرم لُپهامو قرمز می کنم که خواستگارها نفرمایند رنگ پریده س و تب ِ لازم داره. لب هامو رُژ می مالم که نفرمایند مثل ماسته.
  • محمد احمدی